طلسم 38 ساله میشکند
در پی تاکیدات ویژه رئیس جمهور بر اجرای پروژه ملی و استراتژیک پل خلیج فارس ، سرانجام اجرای این طرح به مناقصه گذاشته می شود.
این در حالی است که سال هاست با کارشکنی برخی جریان ها که منافعی در امارات متحده عربی دارند ، این پروژه متوقف مانده بود و اماراتی ها میلیاردها دلار از این رهگذر کسب در آمد کرده اند.
عصرایران پیشتر گزارش هایی در این باره منتشر کرده بود که مروری بر خلاصه این گزارش ها نشانگر اهمیت این پروژه برای ایران و آینده کشور است.
بی گمان اجرای این طرح که باید آن را با عنوان" حیات بخش" توصیف کرد ، می تواند از نقاط قوت دولت احمدی نژاد باشد چه آن که طلسم چندین و چند ساله بالاخره می شکند و پول هایی که تا کنون به جیب اماراتی ها می رفت ، به صاحبان اصلی اش یعنی ایرانیان می رسد.
این پل قرار بود در سال 1351 احداث شود ولی تا به امروز اجرای آن متوقف مانده بود.
ماجرا از چه قرار است؟
این قصه ، سر دراز دارد اما خلاصه و مختصر و مفیدش این است: در حال حاضر ، بنادر جنوبی کشور تنها می توانند کشتی هایی با ظرفیت حداکثر 100 هزار تن را پذیرش کنند . این در حالی است که در خطوط کشتیرانی جهان ، بسیاری از کشتی ها ، با ظرفیت های بسیار بیش از این -که بعضاً به 250 هزار تن می رسند- تردد می کنند و اتفاقاً بخش عمده ای از تجارت بین الملل نیز بر محور این کشتی هاست.
توسعه نیافتگی بنادر ایران در پذیرش کشتی های غول پیکر ، جشن مدام اماراتی هاست زیرا آنها توانسته اند در سال های گذشته ظرفیت بنادر خود را گسترش دهند به گونه ای که کشتی های 250 هزار تنی به راحتی در بنادر امارات مانند جبل علی و فجیره ، پهلو می گیرند.
این وضعیت باعث می شود بسیاری از کشتی های خارجی که کالاهایی به مقصد ایران حمل می کنند ، به جای پهلو گرفتن در بنادر جنوبی ایران ، راهی اسکله های اماراتی شوند تا در آنجا پس از تخلیه بار ، محموله ها، مجدداً با کشتی های کوچکتر به ایران ارسال گردد.
همچنین بسیاری از کالاهای صادراتی ایرانی هم برای بار شدن بر کشتی های بالای 100 هزار تن ، ابتدا به امارات می روند و از آنجا در قالب صادرات مجدد امارات، راهی نقاط مختلف جهان می شوند.
گذشته از این مورد ، کشتی های عظیم الجثه باربری که در منطقه تنگه هرمز و خلیج فارس تردد می کنند برای خدمات بندری مانند سوخت گیری ، به جای آن که به بنادر ایران مراجعه کنند (که از نظر مسافت نیز مقرون به صرفه تر است) ناچار به بندرهای عربی می روند.
برخی آمارها حاکی از ان است که امارات تنها از رهگذر ارائه خدمات بندری به کشتی ها ، سالانه بیش از 3 میلیارد دلار درآمد دارد ، درآمدی که می توانست نصیب ایران شود و به آبادانی جنوب کشور کمک کند.
این پروسه ، یک درآمد دائمی ، بدون دردسر و البته فوق العاده را برای اماراتی ها رقم زده است و لذا هر اتفاقی که بتواند لطمه ای به این "درآمد رویایی" بزند ، حکم یک خبر فوق العاده بد را برای آنان خواهد داشت.
نقش پل خلیج فارس در این ماجرا
واقعیت این است که بسیاری از سواحل جنوبی ایران نه تنها اکنون توانایی پذیرش کشتی های بالای 100 هزار تنی را ندارند بلکه در آینده نیز به دلیل مشکلات فنی ، محدودیت های محیطی (مانند عمق آب در بنادر) و برخی مسائل مالی ، این امکان را نخواهند داشت.
طبیعتاً نمی توان تا دراز مدت ، به امارات پول های کلان تزریق کرد و به آن وابسته بود.
در چنین شرایطی ، سواحل جزیره قشم ، با عمق حدود 40 متر در برخی نقاط ، این امکان را می دهد که ایران نیز اسکله ای مطابق با استانداردهای روز دنیا برای پذیرش کشتی های فوق سنگین در آن احداث کند.
با احداث این بندرگاه عظیم در قشم ، کشتی های حامل کالاها (به ایران - از ایران) به جای رفتن به بنادر دورتر جنوب خلیج فارس ، در قشم پهلو می گیرند.
به گزارش عصرایران ، این مساله باعث می شود پولی که اماراتی ها از بابت پذیرش کشتی ها و انبارداری و دیگر امور از ایرانی ها می گیرند ، از پروسه تجارت خارجی ایران حذف شود به گونه ای که برخی برآوردها حتی از صرفه جویی 30 درصدی در هزینه ورود کالا به ایران خبر می دهند ؛ معنای دیگر این سخن ارزان تر شدن قیمت کالاها در بازار ایران است.
به علاوه کشتی های گذری نیز ترجیح خواهند داد به جای رفتن به سواحل دور دست امارات ، در همان وسط دریا و در جزیره قشم ، سوخت گیری کنند و خدمات بندری دریافت نمایند.
بدیهی است که هیچ کدام از این اتفاقات نمی تواند برای اماراتی ها خوشایند باشد ،به ویژه آن که به یاد بیاوریم بخش عمده ای از فعالیت های بندری این کشور کوچک ، مستقیم یا غیر مستقیم به ایران مربوط است.
اما احداث بندرگاه در قشم ، فقط نیمی از راه حل است و نیم دیگر ، به همین پل خلیج فارس مربوط می شود.
فراموش نکنیم که قشم یک جزیره است و اگر به سرزمین اصلی وصل نشود ، همه کالاهای تخلیه شده در آن ، ناگزیر باید بر کشتی های کوچک تر بار و به بنادر جنوب ایران منتقل شود.
اما پل خلیج فارس ، که دارای مسیر رفت و برگشت قطار نیز خواهد بود ، این امکان را فراهم می آورد که محموله های تخلیه شده در قشم ، به سرعت وارد ناوگان حمل و نقل جاده ای و ریلی ایران قرار بگیرد و با سرعت فراوان به مقصد نهایی در اقصی نقاط کشور برسد و متقابلاً محصولات صادراتی ایران نیز با سرعت و سهولت به ترمینال دریایی صادرات می رسد.
گفته می شود با راه اندازی این پل ، سرعت انتقال کالا به ایران و از ایران ، تا 40 درصد بهبود می یابد.
از اینها گذشته ، چون احداث بندر در قشم نیاز به سرمایه گذاری کلان دارد ، کمتر سرمایه گذاری حاضر می شود بدون وجود پل ، در اسکله سرمایه گذاری کند زیرا این پل است که بندرگاه را رونق و سرعت می بخشد و با گردش سرمایه ، بازگشت سرمایه و سود را تضمین می کند.
مناقصه ، به زودی
معاون برنامه ریزی و هماهنگی امورمناطق آزاد خبر داد: مناقصه شبکه جامع ارتباطی خلیجفارس همزمان با میلاد امیر المومنان علی (ع) برگزار می شود.
سید محمود رضا حسینی ، با بیان این مطلب در گفتگو با پایگاه تخصصی بنا افزود : بر اساس این قرارداد پیمانکار منتخب موظف به احداث پل بزرگ خلیجفارس بر روی دریا به طول تقریبی حدود 2200 متر در محل لافت و پهل خواهد بود.
حسینی افزود : توسعه و تجهیز بندر کاوه(در فاز اول بهرهبرداری به ظرفیت سالیانه 000/700 TEU و در ظرفیت نهایی 2 میلیون TEU، توسعه محوطه انبارها در حدود 44 هکتار به همراه تجهیز بندر) ،بزرگراه 4 باند به طول حدود 92 کیلومتر، ( به همراه کنترل هوشمند)و راهآهن دو خطه به طول حدود 86 کیلومتر، (به همراه کنترل هوشمند) از محل بندر کاوه در جزیره قشم تا اتصال به شبکه ریلی و بزرگراهی کشور جمهوری اسلامی ایران نیز از دیگر موارد مورد تعهد این مناقصه است.
بی گمان با آغاز به کار احداث این پل ،که عزای اقتصادی برای اماراتی ها خواهد بود ، کارشکنی هایی نیز در جهت کند کردن روند آن شکل خواهد گرفت که لازم است با حمایت همه جانبه از این تصمیم ارزشمند دولت ، در مقابل این لابی ها ایستاد تا هر چه سریعتر شاهد افتتاح مهم ترین پل کشور باشیم:"پل خلیج فارس"